انجمن شاعران مرده (2-1)

ساخت وبلاگ
سر تا مشکی پوشید، تنها کفش‌های رو فرشی صورتی عروسکی اش بود که انگار از هیوماسر در دنیای موازی به طور جادویی‌ای در پاهایش باقی مانده بود و در کنار تمام سیاهی‌ها خودنمایی می‌کرد. در آینه به خودش نگاه کرد به هیوماسر در آینه؛ به دختری که وقتی با چند سال گذشته اش مقایسه می‌کرد محو زیبایی ‌اش می‌شد. دختری که با خودش می‌جنگید که بفهمد برای بهتر کردن اوضاع لازم نیست ابروهایش را باریک کند، نیازی نیست رنگ مشکی موهایش را به هزار رنگ دیگر در آورد. با خودش به صلح می‌رسید که با رنگ قهوه‌ای ِچشم‌هایش دنیا را هم گونه که هست ببیند نه با آن لنزهای رنگی در مغازه‌های دروغین بازارهای سیر ناشدنی.  کاغذهای طراحی کارش را از روی میز جمع کرد و داخل کیف رسمی اش گذاشت. کتاب‌های بازیگوش از قفسه بیرون آمده را به دیوار تکیه داد. چشمش به گلبرگ‌های خشک‌شده تک گل‌ رز صورتی دور گلدانش افتاد. رز هم انگار از دنیای موازی آمده باشد به طور معجزه آسایی هم چنان معطر بود.  هیوماسر رژش را تمدید کرد و محو شد. انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 107 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 15:54

جرات میخواد که از تنهایی و احساسات اینجا بنویسی حتی همین نوشتنش هم جرات میخواد. شهامت میخواد باور کردن تنهایی‌ات که چه سخت و آزار دهنده است. من دختر تو سن بیست و یک سالگی احساس تنهایی می‌کنم بین آدمهایی زندگی میکنم که نمیتونم احساسم رو راحت در میان بزارم یعنی کسی نیستم که بیان احساساتم برام ساده باشه. هر روز میگذره و میشم درست اناری که رسیده و هر آن لحظه ترکیدن پوسته اون فرا رسیده. به محض اینکه ترک خوردی. اون موقع تو رو آدمهای معمولی اطرافت انتخاب نمیکنند بلکه اونهایی انتخابت میکنم که تجربه و سرد و گرم چشیده اند. تو از جنس آدم های اطرافت نیستی و آدم‌های از جنس تو، اطرافت نیستند. تمام معادلاتت بهم می‌خورند، از خودت دور میشی برای خودت نگران میشی. این احساسات جدید عجیب برام ناملموسند اما قابل درک اند. چند سال آینده چه میشن. یعنی روزهایی میرسن که از ترس تنها بودن  ... . من تو اوج جوانی ام اما ترس از تنها بودن دارم. واقعا این حد واقع گرا بودن من لازمه؟ من نباید نگران بهم خوردن ترکیب رنگ آرایش و لباس ‌هام باشم؟ من نباید الان دنبال سوژه های عجیب توی هم کلاسی هام باشم؟ پس چرا نیستم؟ اصلا چرا من مثل بقیه معدل برام مهم نیست؟ چرا هر درس رو به نسبت اهمیتش خوندم و نمره آوردم؟ اصلا چرا روی خودم زوم کردم؟ چرا وقتی یک پسر میاد سراغم ، قرار کافه رو رد میکنم به جای اون میگم صبح زود بریم بدویم. هر کس انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 101 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 15:54

امروز دانشگاه کمی عصبانی ام کرد. تجربه هم دوای این اعصاب خوردی ها نیست. دانشگاه و باقی مسائلش راهشون رو خوب بلدند چجوری حالت رو بگیرند. دلتنگ مادرم شدم، دلتنگ تفریح کردن و حتی دلم جنگل رفتن میخواد، عصبانی ام از دو نمره ای که نتونستم بگیرم و به همه چی گیر میدم. ناراحتم که فرجه ی بین دو ترمم فقط چهار روزه و ترم دیگه هر روز ساعت هفت و نیم کلاس و دارم و بلافاصله باید تو بخش حاضر بشیم. عصبانی ام که ترم دیگه دوباره کلاسم افتاده عصر چهارشنبه و سر سفره سر هم اتاقی هام خالی کردم. اصلا خسته شدم که تا این حد باید برای رفع مسائل ناز خودم رو بکشم!! اصلا عصبانی ام که چرا باید ذهنم بابت این مسائل داغون باشه. اما  الان رفتم دوش گرفتم و به موهام رسیدم، ناخن‌هام رو هم سوهان کشیدم و میرم که درس بخونم. نفس عمیق. انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 88 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 15:54

تجربه زندگی بهم یاد داده که خودم را به هر قیمتی برای بودن با آدم های که اتفاقی سر راهم قرار می‌گیرند اذیت نکنم. بپذیرم که اون قدر قدرتمند نیستم که بتونم هر کسی را خوش‌حال کنم. به جای اون میتونم در کنار کسایی باشم که وقتی که در کنارشونم یا حتی به فکرشونم قسمت  سبز و روشن ذهنم مال اون هاست. بعد از دو روز کاملا فشرده با درس فارماکولوژی و نصف روز تو رخت خواب درد کشیدن باید با دوست/رفیق  بیرون رفت و تبدیل به یک خل و چل واقعی! شد. تا ابد خاطره میشه، قدم زدن‌هامون تو هزار جریب، گل واسه خودمون گرفتن، ذرت مکزیکی خوردن هامون و تا شهر کتاب قدم زدنامون ...دوست واقعی اونه که بعد از پونزده سال رفاقت بشه هنوز هم باهاش شاد بود. گل نرگس‌ها رو گذاشتم بالا سرم، کمتر حس می‌کنم زندگی دانشجویی دارم و بدبختم! از نظر روانی سالم باقی موندم گویا. :-) انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 87 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 17:53

گروهی داریم که که اعضاش فقط اعضای خانواده اند، اعضای خانواده‌ای که هر کدوم‌شون گوشه‌ای از کشورن! توی گروه با برادرم در مورد سفر به خارج و اقامت گرفتن صحبت می‌کردیم. دارم با خودم فکر میکنم وقتی مادر پی‌ام‌های ما رو بخونه به چی فکر می‌کنه درگیر چه احساسی میشه؟ این فقط یک مثاله، اما بیاید به خودمون اعتراف کنیم که گاهی چقدر ساده و آسون خودمون رو درگیر مسائلی می‌کنیم که لبخند پدر و مادرمون رو اجباری می‌کنه و سکوت‌شون رو تبدیل به گوش‌ خراش‌ترین صدای عالم می‌کنه. باور دارید که پدر و مادر ... . + عنوان قسمتی از آهنگ «یه رویا» مرحوم ناصر عبداللهی. انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 124 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 13:20

متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. I want love, joy and cheerfulnessYour money won't buy me happinessI just want to die with a hand on my chestLet's go together discover my freedomLet you forget all your stereotypesWelcome into my reality انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 93 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 2:44

از دانشگاه که برگشتم، روی تخت دراز کشیدم و این موزیک رو پلی کردم و توی یادداشت گوشی‌ام یه متن کوتاه رو تایپ کردم. کپی کردم و خواستم توی وبلاگ منتشرش کنم که دیدم شب گذشته گویا! پست گذاشتم. چطور می‌تونسته باشم فراموش کنم!!  شاید اتفاقاتی که اینجا مینویسیمشون از یاد بقیه بره اما حال و هوایی که با نوشته هامون ایجاد میکنیم نه، شاید یک زمانی یک جای دیگه بنویسیم و همین آدم‌ها ما رو از حال و هوای نوشته هامون بشناسند. بعد مدت‌ها دلم خواسته که از خودم اینجا بنویسم، بعد مدت‌هاست که دستم به سمت کتاب کلیدر رفته، بعد مدت‌هاست که دلم هوای یک فنجون چای با عطر غنچه گل محمدی کرده، لذت چای خوردن به دور هم بودنشه. متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. param name="AutoStart" value="False"> +چقدر این حرف رو قبول دارم:  مردم فراموش خواهند کرد که شما چه گفته‌اید ! فراموش خواهند کرد که چه کرده‌اید انجمن شاعران مرده (2-1)...
ما را در سایت انجمن شاعران مرده (2-1) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7humasaurf بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 2:44